به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه ایران نوشت: در نامه هیأت نظارت بر انتخابات به بسیاری از داوطلبان اعلام شده که آنها با استناد به ماده ۲۸ بند ۱ قانون انتخابات رد صلاحیت شدهاند، مستندی که بر عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام اشاره دارد. این موضوع وقتی عجیب به نظر میرسد که چنین دلیلی در نامه رد صلاحیت نمایندگان فعلی و ادوار مجلس مطرح شده باشد. کسانی که پیشتر از صافی همین شورای نگهبان عبور کردهاند. سخنگوی شورای نگهبان اما در اولین موضع گیریها اعلام کرد که اغلب این نمایندگان پرونده تخلف مالی دارند و این مورد ذیل عدم التزام عملی به اسلام مطرح شده است. فارغ از بحثهای حقوقی که در روزهای گذشته پیرامون این موضوع در گرفت سخنان علی لاریجانی رئیس مجلس مبنی بر اینکه بر خلاف موضع کدخدایی پرونده تخلف اقتصادی مسأله تعداد معدودی بوده و اغلب نمایندگان به دلایل دیگری مشمول اتهام عدم التزام به اسلام یا عدم اعتقاد به نظام شدهاند به ماجرا سمت و سوی متفاوتی داد و سبب شد در این باره نظر محسن غرویان را که از مدرسان برجسته حوزه علمیه قم است و دستی هم بر تحلیل و ارزیابی تحولات سیاسی کشور دارد، جویا شویم.
- یکی از مواردی که در رد صلاحیت بسیاری از داوطلبان و حتی بعضی از نمایندگان مجلس بیان شده عدم التزام به اسلام است. به عنوان کسی که مطالعات فقهی دارید، عدم التزام را به چه ترتیب میتوان تعریف کرد آن هم برای افرادی که در یک نظام اسلامی زندگی میکنند، مسلمان هستند و بعضاً در ادوار مختلف تأیید صلاحیت شدهاند و از مردم رأی گرفتند؟
در نظر فقها کسی که شهادتین را بگوید مسلم و مسلمان است. مسأله این است که قرائتها از اسلام متفاوت است و هر یک از فقها قرائتی از اسلام دارند. گروههای سیاسی و اجتماعی نیز در جامعه ما هر کدام قرائت خاصی از دین و اسلام دارند. پس وقتی میخواهیم بگوییم کسی مسلمان است یا خیر یا بگوییم التزام به اسلام دارد یا ندارد؛ باید ببینیم معیار کیست و چیست. آیا تعداد خاصی از افراد میتوانند بگویند که معیار ما هستیم و ما تعیین میکنیم که فلان شخص التزام به اسلام دارد یا ندارد. قطعاً این معیار درستی نیست. مگر آنکه جمعی از فقها و مراجع دست اول باشند که حرف آنها حجیت دارد و در عرف مردم ملاک و معیار هستند، آن وقت بر اساس نظر آنها تعیین کنیم. اگر نه گروههای سیاسی با افکار رقیب یکدیگر که نمیتوانند بگویند که ما خودمان ملاک و معیار هستیم و تعیین میکنیم که فلان شخص ملتزم هست یا نیست. اینها مسائلی است که الان در ذهن مردم ایجاد شده است و فراتر از آن میبینیم که بین مسئولان کشور هم دربارهشان اختلاف نظر است. اینکه مثلاً رئیس مجلس با سخنگوی شورای نگهبان بر سر همین مسائل اختلاف دارند نشان میدهد که معیار روشنی برای التزام یا عدم التزام وجود ندارد.
- در ادوار گذشته سابقه داشته و در این دوره هم شنیده میشود که برای احراز التزام داوطلبان به اسلام تحقیقات محلی انجام میشود. در حالی که قانون مراجع چهارگانهای را برای استعلام درباره وضعیت داوطلبان مشخص کرده است. اصولاً تحقیقات محلی و پرسش از افراد شناس و ناشناس در موضوع تأیید صلاحیت افراد و تعیین التزامشان به اسلام تا چه حد میتواند معتبر باشد؟
به نظرم این یک مسأله عرفی است و باید ببینیم که در عرف جامعه اسلامی یک شخص مسلمان نامیده میشود یا خیر. باید ببینیم اقوام و اطرافیان فرد را چگونه میبینند و میشناسند. ما در این حد میتوانیم به تحقیقات محلی اتکا کنیم.
اگر شخصی باشد که بیشتر رفتارهایش در نظر مردم نشان دهنده بیدینی و لامذهبی یا عدم تقید به احکام اسلام است؛ سؤال برانگیز نمیشود. اما اینکه شخصی روحانی، امام جمعه یا نماینده ولی فقیه در یک دانشگاه است یا کسی که چند سال در مجلس نماینده مردم بوده، فیلترهایی را گذرانده و مراحلی را طی کرده به دلیل عدم التزام به اسلام رد صلاحیت میشود؛ سؤال برانگیز است و برای مردم ابهام ایجاد میکند. مردم میپرسند چطور میشود فردی که استاد دانشگاه، معمم و ملبس و نماینده رهبری در یک دانشگاه است به او بگویند که شما التزام عملی به اسلام یا التزام به انقلاب و نظام نداری. اینکه رئیس مجلس در واکنش به سخنگوی شورای نگهبان گفته است که این حرفهایی که شما درباره نمایندگان رد صلاحیت شده گفتید که یا اینها سوء استفاده مالی کردند یا عدم التزام به اسلام و نظام دارند اینها مورد قبول نیست، یعنی رئیس مجلس که چندین سال است با این افراد همکار بوده نمیپذیرد این تهمتها را و طبیعی است که مردم هم به راحتی نپذیرند.
- یک موضوعی که در این دوره به کرات مطرح شده بحث داشتن پروندههای اقتصادی است. سخنگوی شورای نگهبان میگوید چون چنین چیزی در قانون نداشتهایم این را هم در ذیل عدم التزام به اسلام آورده ایم. اما رئیس مجلس میگوید این موارد معدود بوده و نسبت دادنش به همه افراد رد صلاحیت شده درست نیست...
این کار که ما نسبتهایی را به جمعیت کثیری بدهیم و بدون توضیح دقیق همه افراد را زیر سؤال ببریم این خودش عدم التزام به اخلاق اسلامی است. یعنی التزام عملی به اسلام یک مفهوم وسیع و گسترده است و این باید روشن شود. برخوردهای ابهام برانگیز و زیرسؤال بردنها را نمیتوان اسلامی دانست.
- به هر حال شما به عنوان یک روحانی که فضای سیاسی کشور را رصد میکنید نگاهتان به وضعیت موجود و توصیه تان برای بهبود آن چیست؟
من همیشه در مصاحبهها گفته ام که باید به مردم آزادی داده شود و فقط یک قرائت از اسلام نیست که ملاک و معیار قرار بگیرد. به هر حال این همه مردمی که در راهپیماییها شرکت میکنند، در تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی شرکت کردند، این همه مردمی که با سلایق مختلف، شکلها و قیافههای مختلف در روز قدس و ۲۲ بهمن میآیند؛ همانطور که حاج قاسم اشاره کرد اینها همه ملت ما هستند. اینها دختر و پسرهای ما هستند، اینها مردم ما هستند. من معتقدم که شورای نگهبان هم باید همین دیدگاه حاج قاسم سلیمانی را در مسائل سیاسی و اجتماعی و صلاحیتها مراعات کند. به هر حال همه ملت ما مسلمانند، خود اسلام هم معتقد به تشکیک است و تقید و التزام مراتب دارد. دیدگاه شورای نگهبان باید دیدگاه بازتری شود تا همه این جمعیتها و سلایق مختلف در حوزه اسلام قرار بگیرند. اگر دیدگاه محدود باشد، عدالت رعایت نمیشود. زیرا همانطور که گفتم قرائتها مختلف است و نمی شود فقط قرائت چند نفر در شورای نگهبان ملاک اسلامیت و التزام قرار بگیرد. اگر دیدگاه وسیع رهبری و دیدگاه مجتهدان و علمای مختلف رعایت شود فضا فضای بازتری خواهد شد.
نظر شما